تاثیرات جنگ بر روی تندرستی و سلامتی کودکان در غزه
آسيبها و ضربا ت روحی و روانی که کودکان غزه تجربه میکنند، شبیه هيچ جای دیگری در جهان نیست. کارشناسان میگویند: درگیریهای اسرائیل و فلسطین هزينه سنگينی را بخصوص بر روی کودکان تحمیل میکند. طبق گزارش مرکز حقوق بشر فلسطين از سال ۲۰۱۴، تا هفته گذشته طی جنگهای بسیار شدید بین مبارزان فلسطینی و اسرائیل ۵۲ کودک فلسطینی کشته شدهاند. سازمان ملل متحد گزارش داده است ۲ نفر از کودکان اسرائیلی در طی جنگ جاری کشته شدهاند.
مرگ کودکان اسیر به صورت بينالمللی ديده شده اما کارشناسان حقوق بشر میگویند: برای نجات کودکان آسيب ديده روحی و روانی از این درگیریها به دقت بسيار بیشتری نياز است.
در یک ویدیویی که به صورت گسترده در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده؛ نمایانگر احساسات یک دختر بزرگ شده در غزه است، زمانیکه نابودی اطراف خودش را میبیند؛ ظاهرا با بینندگان دادخواهی میکند زمانیکه او میپرسد: از من انتظار دارید چه کار کنم؟ اوضاع را درست کنم؟ من فقط ده سالمه (Nadine Abdel-Taif کسی که در قسمت ورودی خانه روی تشک میخوابد زمانیکه خانواده او در شب صدای شلیگ موشکها را میشنوند.
درحالیکه کارشناسان درگیری و آسيبهاي روحی و روانی میگویند: هر دو کودکان فلسطینی و اسرائيلي اثرات منفی سلامتی روحی و روانی را در کوتاه مدت و بلند مدت تجربه خواهند کرد. کودکانی که در غزه زندگی میکنند بیشتر در معرض آسیب قرار دارند به خاطر اینکه آنها در حفاظت کمتری از این حملهها قرار دارند و بیشتر غير نظاميان در معرض تلفات قرار میگیرند و عدم مراقبتهای روحی و روانی. در غزه بیشتر از ۴۰ درصد جمعيت کودکان زیر ۱۴ سال هستند. غزه از سال ۲۰۰۷ توسط حماس،گروه مبارزان مسلمان کنترل میشود.
گفتار: ناامید نشدن در اسرائیل سخت است، با آژیرها، اتاقهای امن و دشمنی که هرگز پایان نمیپذیرد.
یک پروفسور روانپزشک(Jess Ghannam) از یکی از مدارس پزشکی در دانشگاه کالیفرنیای سانفرانسیسکو متخصص در عواقب سلامتی از جنگ بر روی جابجایی اجتماعات و اثرات روانشناسی از مبارزات مسلحانه بر روی کودکان میگوید: کودکانی که در غزه هستند به طور منظم بیش از هرچیزی، هرچیزی که هر بچهای در هر جای دیگری از جهان قرار دارد در معرض اين تجربه قرار گرفتهاند. به طور اساسی هيچ جایی وجود ندارد که این بچهها به آنجا بروند. آنها همگی قادر به فرار نیستند. آسیب روانی میتواند صدمه بزرگتری بر روی شخص داشته باشد زمانیکه آنها قادر نیستند که خودشان را از یک موقعیت خطرناک انتقال دهند.کسیکه بیشترین میزان ملاقات حضوری را در دو دهه اخیر از غزه داشته میگوید: مشخصه واضح از این درگیریها در کودکانی که در نوار باریکه ساحلی غزه هستند و همچنین کودکانی که در خط مرزی مصر و اسرائیل هستند، وجود دارد. در مناطق دیگر درگیری کودکان و کسانی که از آنها مراقبت میکنند، قادر به جابجایی هستند. در این مناطق احساسات تا حدودی کنترل میشود.
در سال ۲۰۲۰ در روزنامهای با عنوان "مرزها در روانپزشکی" مطالعهای منتشر شد که در آن یافت شده بود که در میان کودکان و نوجوانان در نوار غزه تقریبا۹۰ درصد آسيبهاي روحی و روانی شخصی را تجربه کردهاند و بیش از ۸۰ درصد شاهد این آسيبها بر روی دیگران بودهاند. کارشناسان میگویند: برای کودکان در نوار غزه عملا دسترسی به مراقبتهای سلامتی روان غير ممکن است.
به گفته Ghannam این کاملا منطقی است حسی از ناتوانی برای انجام هر کاری درباره چیزی که اتفاق افتاده است، اثرش بسیار بدتر است. کودکان از این آسيبها رنج میبرند اما به شکلهای متفاوت. کودکان هر دو طرف درگیری در معرض وقايع آسيبزا، وحشت از آژیرها و انفجارهای ناگهانی هستند.
یک محقق ارشد Jeniffer Leaning در مرکز François-Xavier Bagnoud سلامتی حقوق بشر هاروارد گفته است: در حملات ۲۰۱۴، در قسمتهایی از اسرائیل، بخصوص مناطق آسيبپذیر به کودکان گفته شد که از رفتن به مدرسه اجتناب کنند و یا در مناطقی که به شدت تحت محافظت بود در مدارس شرکت کنند. از آنجایی که معمولا حمامها بیرون بودند، بسیاری از کودکان از حمام رفتن بايد اجتناب میکردند. او میگوید؛ به طور اساسی از رفتن کودکان به حمام در طول ۸ یا ۱۰ ساعت مدارس ممانعت شد، بخاطر اینکه آنها بسیار وحشت زده بودند. اما هر دو Ghannam و Leaning میگویند: کودکان در غزه فاقد عوامل محافظتی هستند؛ مانند آنچه که اسرائیل به شهروندان خود میدهد.
به گفته Ghannam تعدادی از کودکان اسرائیلی یک نوع يکسان از اختلال استرس پس از سانحه(PTSD) را دارا هستند. اما اگر شما به سابقه توانایی رسیدن به پناهگاه، یک سیستم مراقبتهای بهداشتی یکپارچه و والدینی که قادر هستند که آنها را محافظت کنند نگاه کنید، تفاوتها بسیار زیاد است.
به گفته Leaning کودکان در اسرائیل تعدادی از نشانههای يکسان را خواهند داشت اما نمیتوان ایمنی بودن مکانها را دست کم گرفت. او میگوید؛ کودکان در اسرائیل پدر و مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، عمو، عمه، خاله، دایی ...خانواده گستردهای دارند که میتوانند چشم اندازی از وجود آنها را در خانواده نشان دهد و دولتی که میتوانند به آن تکیه و اعتماد کنند. در حالیکه هيچ کدام از این سرمایهها و حمایتها برای کودکان در غزه وجود ندارد.
به گفته Leaningحتی اگر آن زیرساختها آنجا وجود داشت، مراقبتهای روحی و روانی بعید است که در آن محیط جایی که این آسيبها در حال رخ دادن است، خیلی موثر باشد. به گفته او مراقبتهای روحی و روانی واقعا زمانی شروع به کار میکند که آسيبها و صدمات حاد در حال باريدن نباشد. سرپرستان تحت تاثیر کنار آمدن هستند اما تعدادی از والدین خودشان را رنج میدهند.
چطور یک کودک از عهده آسیبی که به طور مستقیم گره خورده با کسیکه از او حمایت میکند، بربیاید؟ یک پدر و مادر آرام و عاشق میتوانند به کودکی که از این وقایع آسيب پذیر، صدمه ديده کمک کنند و او را تسکین دهند. به گفته Leaning ترسی که سرپرست بزرگسال احساس میکند از بسیاری از جهات در دیدگاههای کودکان نفوذ میکند. حدی که والدین بتوانند متين بمانند يا خیلی خوددار باشند يا بتوانند ظاهر خودشان را کنترل کنند؛ این یک منبع ایمن برای کودکان است.
عکس نوشت : دوران کودکی که با آسیبهای ناخوشایند روحی و روانی نشانه دار شده است.
در مکانهایی که هنوز بهوسیله جنگ لمس نشده، دوران کودکی با مرحله بسیار مهمی از زندگی نشانهدار شده است. برای کودکانی که بزرگ شده مناطق درگیری هستند، دوران کودکی با آسيبهاي روحی و روانی نشانه دار شده است. به گفته Leaning زمانیکه امدادگران از غزه بازدید کردند آن کاملا برجسته است کودکان در تمام سنین در اجتماعات مخفیانه روبروی والدینشان جمع میشوند. یک کودک دو ساله کسیکه به جای چسبیدن به والدینش باید به صورت معمولی ياد بگیرد که چطوری جدا شود. به گفته Leaning این برای کودکان غير معمول نیست، کسانی که دوران برجسته و مهمی از کودکیشان به قهقرا رفته است. نوجوانان به اندازه کافی زمان برای بازی کردن صرف نمیکنند؛ چیزی که برای رشد سالم بسیار مهم است. آنها مهارتهای عاطفی اجتماعی با همسالان خود ایجاد نمیکنند. زندگی آنها با ترس تعریف شده است اغلب در خصوص اطمینان و بقا از سرپرستانشان. برای کودکان بزرگتر Leaning گفته است؛ آنجا اغلب وجود دارد مشکل با خشمی که متمرکز نشده است. کودکان در بیان احساساتشان مشکل دارند. آنها ساکت و منزوی (غير معاشرتی) خواهند بود، تعدادی از آنها افسرده خواهند شد اما بیان احساساتشان از طریق خشمشان بيرون میریزد، برون ریزی، که زندگی را برای هر پدر و مادری دشوار میکند چه رسد به اینکه والدین با چه سر و کار دارند.
کارشناسان سلامت روح و روان میگویند: امیدواری يکی از عناصر حیاتی برای فعال بودن است. آن ابتداییترین مسئله برای داشتن روح و روانی سالم است. به گفته Leaning در غزه کودکان و پدران و مادرانشان برای این امیدواری دست و پا میزنند. او میگوید؛ او شاهد حالتی از "نیمه_ناامیدی" در والدین بوده است. آنها میخواهند برای کودکانشان بهتر باشند، برای تحصیلات آنها، برای بهتر شدن و دسترسی به زندگی بهتر.
اما برای تعدادی از کودکانی که در میان خشونت زندگی میکنند رویاهای پدران و مادران شان احساس میشود که به سختی و دشواری دست یافتنی است. این کودکان نمیبینند چطور معنی هر چیزی پیش میرودکودکان بزرگتر در این افسردگی ناخوشايند و یا در این مبارزات لغزش میکنند. چیزی که برای این کودکان در حال رخ دادن است در واقع بدترین خواست است برای هر شخصی که صلح بین اسرائیل و فلسطین را جستجو میکند.
منبع: USA TODAY
نویسندهAlia E.Dastagir
مترجم: فاطمه کیانی