نگاهی به حکم ارتداد سلمان رشدی از سوی امام خمینی (ره)
احمد سلمان رشدی در یکی از خانوادههای مرفه و مسلمان شهر بمبئی هند در 19 ژوئن 1947 (سال 1326 شمسی) متولد شد. پدرش فردی مسلمان و آگاه به ادبیات ایران و عرب بود. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه مبلغان انگلیسی زبان مسیحی در هندوستان گذارند و در سیزده سالگی، برای ادامه تحصیلات به انگلستان رفت و دوران متوسطه را در مدرسه «راگبی» انگلستان طی کرد. رشدی در سال 1347 شمسی در رشته تاریخ از دانشگاه «کمبریج» فارغالتحصیل شد و به پاکستان، نزد خانوادهاش بازگشت؛ ولی دوباره عازم انگلستان شده و تبعیّت آن کشور را پذیرفت.
«آیاتشیطانی» رمانی است که به سفارش آقاى «گيلون ريتكن»، رييس يهودى انتشارات «وايكينگ» با دستمزد بيسابقه 850 هزار پوند نوشته شده است. جالب است که به دستور ريتكن، برای سلمان رشدى از آغاز نگارش كتاب گارد محافظ شخصی در نظر گرفته میشود. این کتاب 547 صفحهای توسط مؤسسه پنگوئن در لندن به چاپ رسید و به عنوان کتاب سال 1988 انگلستان برگزیده شد. روی جلد كتاب تصوير رزم رستم با ديو سپيد خودنمایی میکند که تنها براى شرقيان و خصوصاً ايرانیان آشناست و رستم با چهرهای آرام و شرقى، با پنجه دست چپ، گلوى ديو سپيد را فشرده و با خنجر سينه او را دريده است. ديو سپيد، كه پاى چپش قطع شده و گرزش شكسته است، آخرين نفسهايش را مىزند. اين تصوير از آلبوم «كليو» گرفته شده كه متعلق به موزه «ويكتوريا و آلبرت» است.
آیات شیطانی اشاره به افسانه ساختگى «غرانيق» دارد. غرانيق جمع غرنوق به معنى مرغابى است كه گردنى بلند دارد و سفيد و سياه است. به معنى جوان سپيد زيبا روى نيز آمده است. اعراب جاهلى گمان مىداشتند كه بتها مانند پرندگان به آسمان عروج مىكنند و براى پرستندگان خود شفاعت مىنمايند. طبق افسانه «غرانيق»، پيامبر اکرم هنگام قرائت سوره نجم پس از قرائت آيات 19 و 20، ناگهان اين جمله را تلاوت كرد: «تلك الغرانيق العلى و ان شفاعتهن لترتجى» (اينها مرغان آبى بلند پروازند كه شفاعت آنان اميد مىرود!) در ادامه اين روايت عجيب و مجعول آمده است كه همان شب جبرئيل بر پيامبر نازل شد و به پيامبر گفت: «جمله دوم فوق، وحى نيست» و پيامبر بسيار دلگير شد.
اين داستان شرکآمیز از سوى قاطبه علماى اهل سنت و شيعه تكذيب شده و مشخص شده است كه راویان آن يهوديان مسلمان شده بنىقريظه در مدینه بودهاند كه صدها تن از آنان به دستور حضرت ختمی مرتبت در جنگ خيبر به درك واصل شدهاند و بیشترین کینه را نسبت به پيامبر داشتهاند.
آيات شيطانى در 9 فصل تنظيم شده است و رشدی افسانه غرانيق را مكرر و به شكلهاى گوناگون به عنوان يكى از مضامين اصلى كتاب خود مشخص و برجسته نموده است. وى پيش از این كتاب، چهار رمان ديگر نيز منتشر كرده به علاوه دو فيلمنامه. او بعد از این کتاب به عنایت دولت بریتانیا به عضویت هيئت انستيتو فيلم انگلستان، هيئت مشاورين انستيتو هنرهاى معاصر و انجمن سلطنتى ادبيات انگلستان درآمد و در سالروز تولد ملکه الیزابت به دست او عنوان شوالیه انگلستان را دریافت کرد؛ عنوانی که دیوید بکهام انگلیسی از پذیرش آن خودداری کرد.
کتاب رشدی در بردارنده وقیحانهترین اهانتها به ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص)، خاندان ایشان، صحابه و قرآن است و معتقدات مسلمانان را به مسخره گرفته است. موارد اهانت و جسارت نويسنده كتاب آيات شيطانى را مىتوان در موارد زير خلاصه كرد:
1. تشكيك در امر وحى و طرح اين موضوع كه جبرئيل در واقع موجودى در درون پيامبر بوده و پيامبر متناسب با منافع خود و حتى مسايل شخصىاش آيات را تنظيم مىكرده است.
2. معرفى پيامبراسلام به عنوان فردى خودخواه، تأثيرپذير، كمدقت و ...
3. معرفى صحابه پيامبر به عنوان افرادى كه دچار انحرافهاى اخلاقى گوناگون بودهاند.
4. نسبت انحراف اخلاقى به همسران پيامبر.
5. تحقير و اهانت نسبت به فرشته وحى، جبرئیل.
6. تحقير و اهانت نسبت به احكام اسلام.
تمام قهرمانان كتاب كه داستانى به سبك «رئاليسم جادويى» دارد، داراى ضعفها و انحرافات شديد اخلاقى هستند و اسمهایی نظیر سلمان، بلال، اسماعيل، عايشه و ماهوند (به وزن تلفظ لاتينى محمد) دارند. بیان خلاصه داستان اين كتاب به دليل آشفتگى وقايع و اهانتآميز بودن آن ميسر نيست.
شواهد آشكارا نشان مىدهد كه رشدى با يك مأموریت ويژه، آيات شيطانى را نوشته است و سفارشدهندگان و ناشران او نيز پيشبينى مىكردهاند كه كتاب با مخالفت مسلمانان روبرو شود؛ هر چند آنان گستردگى مخالفت و فتواى امام خمینی (ره) را پيشبينى نمىكردند.
نگارش این کتاب تبلیغات فراوانی را از سوی دستگاه تبلیغاتی غربی به دنبال داشت و اعتراضات گستردهای هم در کشورهای مختلف اسلامی، خصوصاً پاکستان، هندوستان و ترکیه و حتی در خود انگلستان علیه آن صورتگرفت و عدهای از مسلمانان در خلال این اعتراضات به شهادت رسیدند و اوضاع جهان اسلام به التهاب گرایید. در چنین شرایطی و چند ماه پس از چاپ کتاب، امام خمینی (ره) پس از ارزیابی جوانب مختلف این اقدام خباثتآمیز انگلیسیها و بررسی محتوا و نشر کتاب، طی متن کوتاهی، فتوای تاریخی خود را درباره ارتداد نویسنده و مهدورالدم بودن ناشران کتاب اعلام کردند تا دیگر کسى جرأتنکند به مقدسات مسلمین توهین نماید. این حکم بازتاب جهانی بسیار قابل ملاحظهای یافت؛ از حضور تمامقد غرب با تمام امكانات امنیتی و تبليغاتى و فرهنگىاش در حفاظت و حمایت و تبلیغ نویسنده و کتاب تا اعتراض مسلمانانى كه در برابر اين توطئه شهداى خود را بر دوش گرفتند و برای اجرای فتوای امام (ره) جان خویش را گذاشتند. از آن پس رشدی مخفیانه زندگی کرده و اسکاتلند یارد (پلیس انگلستان) محافظت از او را با هزینه گزاف دولت این کشور و با شدیدترین تدابیر به عهده گرفت تا اینکه چند سال قبل از لانه روباه پیر به دامن شیطان بزرگ پناه برد.
ناگفته نماند دستگاه رسانهاي غرب، هم در زمان حیات امام خمینی (ره) و هم بعد از آن، بارها اعلام كرده كه حكم اعدام اين نويسنده از طرف ايران پس گرفته شده و یا اگر رشدی توبه کند حکم او لغو میشود كه هر بار با واكنش امام خمینی (ره) و حضرت آيتالله خامنهاي، اين مسئله تكذيب و اعلام شده كه حكم يك مرجع قابل نقض نميباشد و حتي پس از مرگ او نيز بر همه مسلمانان لازمالاجراست.
اما چرا امام خمینی(ره) حکم به قتل رشدی داد؟
انقلاب اسلامی ایران با رویکرد دینی و با هدف حاکمیت الله و اجرای اسلام ناب محمدی (ص) شکل گرفته است و فلسفه وجودی آن حرکت به سمت تحقق اسلام و احکام خداوند در زمین است. قطعاً یکی از احکام و آموزههای اسلامی آزادی در رفتار و اندیشه و بیان است، اما در چارچوب قوانین و احکام انسانی و الهی اسلام. آزادی به این معنا نیست که یک نفر به عقاید نزدیک به دو میلیارد نفر اهانت کند و آنان اجازه پاسخگویی نداشته باشند؛ همچنانکه در غرب و در خود انگلستان هم اهانت به عقاید دیگران غیر قانونی و جرم محسوب میشود، هرچند پس از انتشار آیات شیطانی دادگاه انگلستان این قانون را فقط منحصر به مسیحیت تفسیر کرد.
از سوی دیگر، کتاب آیاتشیطانی در سال پایانی جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و پیروزیهای ایران بر ارتش بعثی عراق انتشار یافت؛ زمانی که غرب به این نتیجه رسیده بود که ظاهراً نظام اسلامی ایران و اندیشه برخاسته از آن با جنگ نظامی از بین نمیرود و لازم است فصل جدیدی از جنگ فرهنگی و فکری را طبق مدل جنگ سرد و ناتوی فرهنگی علیه بلوک شرق، بر ضد گفتمان انقلاب اسلامی به کار گیرد. شواهد دیگری نیز از گروههای مبارز اسلامی در میان شیعه و سنی در جهان اسلام خصوصاً در لبنان، شکست تئوریهای نظامی را در بلندمدت تأیید میکرد. در امتداد زمانی و با پذیرش قطعنامه 598 در ماههای بعد، مردم انقلابی ایران در معرض نوعی یأس و سرخوردگی از پیشبرد آرمانهای بلند انقلاب اسلامی قرار داشتند و افکار عمومی جهان خصوصاً در میان مسلمانان بویژه کشورهای اسلامی منطقه، صلح در جنگ را نوعی انفعال و عقبنشینی نظام اسلامی از آرمانهای انقلابی خود به شمار میآوردند.
نکته دیگر رویکرد ضدایرانی کتاب بود که آشکارا در فرم و محتوای کتاب به رویکرد اسلام شیعی و ایرانی اشاره داشت و حمایت همهجانبه نظام سلطه بویژه انگلستان از کتاب و نویسنده آن و دستمزد غیرمتعارف و نجومی از جانب یک یهودی شناختهشده، همگی گواه آن بود که یک طرح سازمانیافته و برنامهریزیشده برای تخریب وجهه اسلام و چهره نورانی پیامبر اعظم (ره) در غرب تدارک دیده شده و اگر در مقابل این رویه خباثتآلود موضعگیری جدی و شدید نشود معلوم نیست دامنه آن تا کجا گسترش یابد. از نظر حضرت امام (ره) کتاب کفرآمیز آیات شیطانی تعمد جهانخواران به نابودى اسلام و مسلمین است، وگرنه مسئله فردى سلمان رشدى آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشتسر او قرار بگیرند. در واقع ایشان بهدرستی، دفاع غربیها از رشدی را دفاع از جریان ضداسلامی و ضدارزشی لابیهای صهیونیستی و انگلیس و آمریکا میدانستند.
در چنین شرایطی عکسالعمل هوشیارانه و بههنگام امام خمینی (ره) نسبت به ارزشهای دین مبین اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی، بیش از پیش اقتدار و پویایی انقلاب اسلامی را به رخ جهانیان کشید، انقلاب اسلامی را در مرکز سنگر دفاع از اسلام در میان نزدیک به دو میلیارد مسلمان و دهها کشور اسلامی قرار داد، توطئه تفرقه و تعارض میان شیعه ایرانی با اسلام سایر نقاط جهان خصوصاً اکثریت اهل سنت را برطرف ساخت و انقلاب اسلامی و رهبری دینی و سیاسی آن را به عنوان پرچمدار دفاع از ساحت مبارک نبی مکرم اسلام در جهان معرفی کرد. همچنین این حکم تاریخی نشان داد که دفاع از اسلام محدود به حد و مرز جغرافیایی و سیاسی و یا عرف و لوازم دیپلماتیک و امثال آن نمیشود و حفظ اسلام و ارزشهای آن بالاتر از هر ملاحظه دیگری است؛ حتی اگر دشمنان در دستگاههای سیاسی و تبلیغاتی خود مسلمانان را خشونتطلب و افراطی معرفی کنند و روش آنان را تنشزا و غیرمنطقی بنامند. از همین روست که امام راحل میفرمودند اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیاى آنان خواهیم ایستاد.