انقلاب عرصه سلامت را از نقطه صفر به پلههای مترقی رساند
کامران باقري لنکراني در سال ۱۳۴۴ در تهران متولد شد. وي مدرک دکتراي حرفهاي پزشکي خود را در سال ۱۳۶۸ از دانشگاه علوم پزشکي شيراز اخذ کرد، سپس مدرک تخصص بيماريهاي داخلي را در سال ۱۳۷۱ از دانشگاه علوم پزشکي شيراز (با رتبه اول کشور) و مدرک فوق تخصص بيماريهاي گوارش و کبد را در سال ۱۳۷۵ از دانشگاه علوم پزشکي شيراز دريافت کرد.
وي پس از پیروزی محمود احمدی نژاد در سال ۸۴ وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شد و توانست کارنامهای مناسب از خود در این وزراتخانه ثبت کند. وزیر بهداشت دولت نهم در دولت دهم دیگر حضور نداشت به همین جهت با همکاران سابقش در کابینه، تشکل جدیدی به نام «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» تشکیل دادند و او تا مدتی سخنگویی این تشکل اصولگرا را برعهده داشت و در سال ۹۲ کاندیدای اختصاصی «پایداری» در انتخابات شد، اما پس از حضور سعید جلیلی به نفع او کنارهگیری کرد و هم اکنون در شیراز مشغول فعالیتهای پژوهشی و دانشگاهی است.
لنکرانی به واسطهی مسئولیتش در دولت نهم میتواند ارزیابی دقیقی از دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه سلامت و بهداشت ارائه دهد بنابراین به سراغ او رفتیم و از اقدامات و تحرکاتی که انقلاب در بخش سلامت و آموزش پزشکی انجام داده است پرسیدیم. آنچه پیش رو دارید گفتگوی ماهنامه «سرو» با کامران باقری لنکرانی است:
یکی از اهداف انقلاب اسلامی خدمت به محرومین و مستضعفین است، به عنوان اولین پرسش، ارزیابی شما درباره توجه و اهمیتی که انقلاب اسلامی به بدنه محروم و مستضعف جامعه انجام داد چیست؟
در شکلگیری انقلاب اسلامی محرومین و مستضعفین نقش بسیار چشمگیری داشتند از این رو انقلاب ما انقلاب اقشار فرودست بود به همین جهت مردم، بهویژه اقشار محروم حق مالکیت نسبت به انقلاب دارند و جهتگیری انقلاب هم در فعالیتها بهویژه در مقاطعی که نیروهای مومن و معتقد به انقلاب اسلامی برنامهریز بودند رویکرد به نفع محرومین بود.
وقتی به شاخصهی عدالت نگاه میکنیم متوجه میشویم در سالهای پیش از انقلاب فاصلهی طبقاتی بسیار زیاد بود، چه بین شهر و روستا و چه در داخل شهرها و بین دهکهای طبقاتی این اختلاف مشاهده میشد. همچنین آنچه به عنوان ضریب جینی میشناسیم قبل از انقلاب همواره روند صعودی داشت و بعد از انقلاب اسلامی(تا چند مدت پیش) روند به سمت نزول رفت.
علاوه بر آن در برنامهریزیهایی که اعمال شد مثلا در ساخت مدارس، بحث سلامت، ایجاد خانههای بهداشت و بیمه خدمات درمانی جهتگیری به نفع محرومین بود.
البته متاسفانه بعضی وقتها شاهد بودیم افرادی که در مناصب قدرت قرار میگرفتند، تعهد به اقشار ضعیف و مستضعف که ولی نعمت انقلاب محسوب میشوند را فراموش میکردند و در سیاستهایشان به خیال آنکه به نفع توسعه و پیشرفت کشور است عملا از کاهش فاصله طبقاتی و عدالت اجتماعی فاصله میگرفتند و به همین دلیل، آرمان عدالتخواهی را به عنوان آرمان دوم در نظر میگرفتند و بیشتر به دنبال توسعه و پیشرفت با تعریف غرب بودند.
با این حال وقتی به عقب نگاه میکنیم میبینیم، جهتگیری انقلاب در این چهل سال، کاهش فاصله طبقاتی، کاهش ضریب جینی و بسط گسترش امکانات برای طبقه محروم بود.
آقای دکتر اگر موافق هستید مصداقیتر وارد بحث شویم، بفرمائید به عنوان یک پزشک و وزیر اسبق بهداشت، ایران قبل از انقلاب و پس از انقلاب در حوزهی بهداشت و سلامت چه تفاوتهایی پیدا کرد؟
آنچه مسلم است اینکه، ما با بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار کلیومتر مربع مساحت، کشوری بزرگ هستیم از اینرو وقتی به سوابق قبل از انقلاب برمیگردیم میبینیم شاخصههای متوسط ما وضعیت اسفناکی داشت، به عنوان مثال امید به زندگی براساس آمارهایی که مربوط به سال ۱۳۵۵ است، سالی که اوج درآمد نفتی به ارزش پول امروز بود، امید به زندگی در ایران بین ۵۶ و ۵۷ سال بود.
درآن موقع، نقاطی در کشور داشتیم که امید زندگی در آنجا ۴۰ سال بود اما بعد از انقلاب اسلامی، روند افزاینده پیدا کرد و اکنون روند امید به زندگی در کشور حدود ۷۸ سال رسیده که برای خانمها ۷۹ و برای اقایان به ۷۶ رسیده که متوسط آن ۷۸ سال میشود.
شاخص دیگر مرگ و میر کودکان زیر پنج سال است؛ قبل از انقلاب اسلامی به ازای هر هزار کودک بیش از ۱۸۰ نفر قبل از پنج سالگی فوت میکردند اما الان این شاخص در کشور ما زیر ۱۶ رسیده است و افتخاری بزرگ به حساب میآید.
مرگ و میر ماداران باردار، شاخص دیگری است که میتوان از آن نام برد، قبل از انقلاب اسلامی رقم آن بیش از پنج هزار نفر مادر باردار در جمعیت ۳۵ میلیون نفری بود که فوت میکردند اما الان به ۲۷۰ نفر در سال رسیده که اصلا قابل مقایسه نیست.
نکتهی دیگر آنکه، پس از انقلاب اسلامی، تابلوی بیماری در کشور تغییر کرد. ما پیش از این سالیانه یازده هزار کزاز نوزاد داشتیم اما حالا بیش از ۱۵ سال است کزاز نوزاد نمیگیریم و اهمیت آن وقتی روشن میشود که سه کشور فلج اطفال دارند، در این راستا از افغانستان و پاکستان نام میبریم که هسایه ما هستند اما باید اذعان داشت علیرغم این همسایههای مسئلهدار ما خوشبختانه در ۲۰ سال گذشته یک نفر هم مورد فلج اطفال نداشتیم و در کل میتوان گفت، انقلاب اسلامی هم شاخصهای سلامت را افزایش داد و هم آنکه فاصله طبقاتی را در این زمینه کاهش داده است.
خودکفایی و استقلال از ثمرههای انقلاب اسلامی است، خود کفایی ایران پس از انقلاب را در حوزهی دارو برچه اساس ارزیابی میکنید؟
باید توجه داشت، قبل از انقلاب اسلامی حدود ۳۰ درصد کمیت دارو در داخل تولید میشد، ۳۰ درصد هم اغلب به صورت بستهبندی در داخل کشور بود، به گونهای که شرکتهای خارجی، کارخانههای بستهبندی را در ایران آورده بودند اما الان بیش از ۹۷ درصد کمیت دارو اعم از قرص، شربت و آمپول در داخل تولید میشود و این تولید واقعی است؛ ما بیش از صد کارخانه تولید کننده دارو داریم که با فرمولاسیون ایرانی، دارو تولید میکنند و مانند قبل از انقلاب نیست که صرفا دارو را در ایران بستهبندی میکردند.
البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که از نظر ارزش مالی،۷۰ درصد بازار در اختیار تولید ایرانی است و ۳۰ درصد وارداتی است، با اینکه ۳ درصد کمیت دارو است ولی آن ۳ درصد، ۳۰ درصد ارزش دارو است که در این زمینه هم رشد خوبی داشتهایم. این رقم قبل از انقلاب، بالای ۹۵ درصد بود که اکنون ۳۰ درصد شده است، بیشتر هم مربوط به داروهای گران قیمت است.
کشور ما در آسیا از نظر تنوع محصولات بعد از ژاپن در رتبه دوم قرار دارد و امیدوار هستیم با این دانش که به آن دست پیدا کردهایم بتوانیم باز ۳۰ درصد را کاهش دهیم.
با توجه به خدماتی که انقلاب در حوزه سلامت انجام داده است و به تبیین برخی از آنها پرداختید پس چرا باز عدهای در داخل و خارج القاء میکنند کاری انجام نشده، به نظر شما کمبودها چیست که باید رفع شود؟
توقع ما باید بیش از این کارهایی باشد که تاکنون انجام شده است، از این رو اگر نگاه بلند داشته باشیم و مشکلات را کمتر کنیم، نگاه درخور تقدیری است. اینکه بعضی خوردهگیری میکنند به خاطر آن است که دنبال حل مسئله نمیروند بلکه بیشتر دنبال یاس و ناامیدی هستند.
کشور در این ۴۰ سال علیرغم فشارها و تحریمها توانست در عرصهی سلامت از نقطهی زیر صفر به پلههای بزرگی برسد.
ما قبل از انقلاب پذیرای بیش از ۳ هزار و ۷۰۰ نفر پزشک خارجی بودیم اما امروز نه فقط تربیتکنندهی نیرو در داخل کشور هستیم بلکه پذیرای تربیتکنندگان نیرو برای خیلی از کشورها هم هستیم؛ خیلی از جراحان در ایران دورههای خود را طی میکنند و بیش از ۲۰ هزار جراحی قلب در کشور انجام میشود و تعدادی از بیماران کشورهای همسایه در ایران درمان میشوند.
این نشان میدهد پیشرفت کردهایم اما با این حال ضعف نیز داریم، بهخصوص در مواقعی که کسانی در مصدر کار بودند که نگاه آنها توزیع عدالت نبود و همانطور که ابتدای بحث گفتم، به خیال توسعه، عدالت را قربانی کردند اما با همه کاستیها الحمدالله حرکت روبه پیش است و مهمترین اتفاقی که افتاد این بود که میتوانیم نیروی جوان، دانشمند و پرانگیزه را در کشور تربیت کنیم که آنها سرمایهی آینده کشور هستند.